آن روزها یادش بخیر

آن روزها یادش بخیر ساخت اپل آی دی: زاهدان - روزنامه محلی سیستان و بلوچستان ضمیمه روزنامه خراسان روز دوشنبه/16 مهر 97 مطلبی با عنوان «آن روزها یادش بخیر» منتشر نموده است.


در این مطلب آمده است: ساده بود و بی آلایش. بدون هر رنگ و ریایی. همه چیز اصل بود و ناب. همه چیز متعلق به خودشان بود و تملقی در كار نبود. خانه های ساده آن موقع با آن دیوارهای كاهگلی و خشت خام رونق دیگری داشت، هر چه بود صفای دیگری داشت، زندگی از متن آن جاری بود و در جای جای خانه های كوچك و بزرگ آن موقع می توانستی مهرورزی را تجربه كنی و از این تجربه خوش، سیراب شوی. خانه های تو در تو كه با دری كوچك از وسط دیوار حیاط به دیوار خانه همسایه باز می شد، حس خوب با هم بودن را به همه می داد و همه در زیر سایه چنین خانه هایی در آسایش بودند و از تنهایی و تنها ماندن هراسی نداشتند. هر چند كه در خانه های آن موقع و در هر یك از اتاق ها چندین نفر زندگی می كردند و تعداد فرزندان خانواده ها زیاد بود و تنهایی واژه ای بی معنا برای قدیمی ها به شمار می رفت اما باز هم دورهمی های ساده با همسایه ها، دوستان و فامیل را از یاد نمی بردند و یكی از برنامه های همیشگی شان بود.
اتاق های تو در تو نشان از آن داشت كه قدیمی ها به زندگی اجتماعی و دور هم زیستن و با هم زیستن اهمیت ویژه ای می دادند چنان كه حتی خانه هایشان هم با دری به خانه همسایه دیگری باز می شد تا اگر هر یك كاری داشتند بتوانند بدون مانع به درون خانه هم پای بگذارند. خانه هایی ساده با حوض های كوچك یا بزرگ در وسط آن كه دور تا دور آن با گلدان های شمعدانی تزیین شده بود، از اجزای جدایی ناپذیر بیشتر خانه های آن زمان بود. دانه های باران كه آرام و نم نم بر پهنه حوض می بارید صحنه ای دیدنی و وصف ناشدنی به آن حیاط های قدیمی می داد. اهل خانه كه دور هم جمع می شدند تماشای باران از پشت قاب پنجره های چوبی را از دست نمی دادند و با ولعی خاص به صدای خوش زندگی گوش فرا می دادند. وقتی باران به دیوارهای كاهگلی خانه ها می زد، بوی نم آن هر رهگذری را سرزنده می كرد. آن طرف اتاق و در گوشه ای صدای غلغل سماور مادر بزرگ همه را سر وجد می آورد و یكی از بزرگ ترها در استكان های كمر باریك برای آن هایی كه عصر را با هم سپری می كردند، چای می ریخت و همراه با تنقلاتی در مجموعه ای بزرگ می چید و در وسط اتاق می گذاشت. نقل و نبات و فطیرهای تازه پختی كه بانوان خانه در تنور حیاط درست كرده بودند زینت بخش محفل می شد. صحبت ها كه گل می انداخت دیگر به زحمت می شد صدای نم نم باران را شنید. صدای داد و فریاد بچه ها هم نمی گذاشت تا صدا به صدا برسد. پر از هیاهو و شادی در حیاط های قدیمی بازی می كردند و هیچ فردی هم بر سر آن ها فریاد نمی زد كه ساكت باشند یا آن ها را به بازی های آرام تری دعوت كنند.
بساط چای و میان وعده مهیا بود
یكی از شهروندان قدیمی از آن دوران خاطرات زیادی به یاد دارد و می گوید: آن موقع ها افراد یك فامیل با هم روابط بسیار نزدیك تر و گرم تری داشتند، بی آن كه منتظر دعوت كردن های رسمی بمانند خودشان به دیدار هم می رفتند. بعضی از همسایه ها هم میان خود قرار می گذاشتند تا روزی یك نفر از آن ها در ساعت مشخصی بساط چای و میان وعده ای را بچیند و همسایه های دیگر به خانه آن ها بروند. بانو «مستوفی» ادامه می دهد: دورهمی های آن موقع ساده و به دور از هر گونه ریایی بود همه با هم با یك زبان ساده صحبت می كردند و كسی دل دیگری را نمی شكست، همه وقتی دور هم جمع می شدند، اگر مشكلی می یافتند یا فكر می كردند فردی به كمك نیاز دارد، كاری را از او دریغ نمی كردند.
وی بیان می كند: بانوانی كه با هم همسایه بودند در واقع حكم خواهر را برای یكدیگر داشتند و به قول خودشان از خواهر هم به هم نزدیك تر بودند و از آن جایی كه اوقات زیادی را با هم می گذراندند از كم و كیف زندگی هم خبردار بودند و همیشه موقع بروز مشكلات تلاش می كردند به همدیگر كمك كنند، همینطور بیشتر كارهای خانه كه به كمك دسته جمعی نیاز داشت توسط همسایه ها انجام می شد. وی ادامه می دهد: روزهای بلند تابستان، بهترین فرصت برای تدارك دیدن مواد خوراكی برای زمستان بود، چندین همسایه كه نزدیك هم و به اصطلاح دیوار به دیوار یكدیگر بودند با هم انجام می داند و سنگینی كار از دوش یك نفر برداشته می شد، با هم سبزی پاك می كردند، ترشی می گذاشتند، رب می جوشاندند و در مناطق بلوچستان و قسمت هایی از سیستان خیلی ها دور هم جمع می شدند و سوزن دوزی می كردند.
دورهمی ها بی بهانه
بانوی كهنسال دیگری هم به دورهمی های شبانه اشاره و اظهار می كند: رفتن به خانه های همدیگر در زمان قدیم بهانه نمی خواست و هر فردی كه دلش هوای رفتن به خانه فامیلی را می كرد، كفشی به پا و چادری بر سر می كرد و دست كودكانش را می گرفت و راهی می شد، پیاله ای چای، مشتی گندم بو داده، سبدی از میوه های درختان حیاط، زینت بخش محافل ساده شان می شد و آن ها را به بیان حرف های خوب و خاطرات خوش دعوت می كرد.
بانو «ذبیحی» دورهمی های زمان قدیم را بسیار متفاوت تر از دورهمی های این دوره و زمانه می داند و می گوید: دور همی ها دیر به دیر است و وقتی مقرر است این دورهمی ها در منزل فردی صورت گیرد از روزهای قبل خویش را به زحمت می اندازد و مدام در تدارك آمدن میهمانان است و به قدری در آن روز خسته می گردد كه خودش از این دورهمی كمتر لذت می برد، اما در زمان قدیم مهمانی ها به سادگی برگزار می شد و فردی به دنبال این نبود كه چه میزان تدارك ببیند بلكه همین كه دورهم جمع می شدند و می تواستند ساعتی با هم گل بگویند و گل بشنوند برایشان كفایت می كرد. وی ادامه می دهد: به علت آن كه دورهمی های زمان قدیم ساده برگزار می شد، همه تمایل داشتند در این دورهمی ها و شب نشینی ها شركت نمایند و حتی آن كه دستشان تنگ بود از این دورهمی ها استقبال می كردند و زمانی كه میهمان به خانه شان می آمد شرمنده نبودند و همیشه با آغوش باز پذیرایی می كردند و هر چه داشتند به میان می آوردند و از این كه همه دور هم بودند لذت می بردند.
8006**3213


1397/07/16
22:44:49
5.0 / 5
4594
تگهای خبر: شركت
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۱ بعلاوه ۱
خرید اپل آیدی - ساخت اپل آیدی

idstore.ir - حقوق مادی و معنوی سایت ساخت اپل آی دی محفوظ است

ساخت اپل آی دی

سفارش ساخت اپل آی دی