پروژه تاریخ شفاهی ایرنا،
روزنامه مشاركت به روایت محمدرضاخاتمی: از خیابان سمیه تا هیات دخمه
ساخت اپل آی دی: تهران-روزنامه «مشاركت» همچون نشریات مشهور به «روزنامه های دوم خردادی» بود كه عمر زیادی پیدا نكرد. این روزنامه ارگان رسمی حزبی به همین نام بود.
«پروژه تاریخ شفاهی ایرنا» در ادامه فعالیت خود به سراغ محمدرضاخاتمی مدیرمسوول این روزنامه رفته است. ایده شكل گیری، شمارگان، چگونگی دخل و خرج، خط مشی و دلیل توقیف این روزنامه از مواردی است كه در این مصاحبه به آن پرداخته شده است.
ایرنا: فكر شكل گیری روزنامه مشاركت از كجا آمد؟
خاتمی: پس از آخر جنگ و بویژه پس از تحولاتی كه پس از امام در سپهر سیاسی كشور اتفاق می افتادهمه اصلاح طلبان به این نتیجه رسیده بودند كه ضعف اصلی سیاست ورزی در كشور نداشتن تشكل و احزاب قوی است.
البته نهادهایی وجود داشتند كه فعالیت سیاسی می كردند اما بیشتر آنها در قالب تشكل های صنفی بودند. هر چند برخی احزاب هم بودند كه كم و بیش فعالیت می كردند ولی بروز بیرونی چندانی نداشتند. در ابتدای نیمه دوم دهه هفتاد كه انتخابات ریاست جمهوری بعد از هاشمی مبحث اصلی فعالیت همه جناح ها قرار گرفت، هدف اصلاح طلبان از معرفی نامزد در انتخابات ریاست جمهوری سال 76 تولید گفتمان و سازماندهی تشكل هایی سراسری، موثر و فراگیر حول گفتمانی بود كه بعدا اصلاح طلبی نام گرفت بود هرچند نتیجه كار فرای تصور بود و آقای خاتمی رییس جمهور شد.
در واقع از پیش در ذهن خیلی از اصلاح طلبان این گزاره وجود داشت كه بعد از شكست احتمالی در انتخابات یك حزب سیاسی كامل را درست كنند. یكی از اركان حزب هم رسانه حزبی بود كه جای خالی آن در مملكت مشهود بود.
البته فكر داشتن رسانه همیشه مطرح بود و از همان روزها وقتی اصلاح طلبان دور هم می نشستند یكی از مباحث اصلی مطروحه شان داشتن یك رسانه مكتوب بود. چون كه در كشور ما امكان داشتن رسانه های صوتی و تصویری منتفی بود. فضای مجازی هم آن موقع وجود نداشت. اما رسانه حزبی برای نخستین بار در دوران جدید از جانب مشاركت به جریان افتاد هرچند سابقه ناكام حزب جمهوری اسلامی و روزنامه های به همین نام وجود داشت.
لذا ازهمان بدو شكل گیری حزب مشاركت عده ای دنبال راه اندازی روزنامه حزب رفتند. طولی هم نكشید كه امتیاز نشر آنرا از برای حزب گرفتند. این بود كه صاحب امتیاز روزنامه حزب مشاركت شد و مدیرمسوولی آن به من بعنوان دبیركل این حزب واگذار شد. دفتر این روزنامه داخل ساختمان خود حزب مشاركت در خیابان سمیه بود و اعضای تحریریه روزنامه هم اغلب از افراد خود حزب بودند.
ایرنا: تاریخ دقیق تاسیس روزنامه مشاركت كی بود؟
خاتمی: حزب در آذر 77 تشكیل شد و سال 78 روزنامه هم افتتاح شد.
ایرنا: سردبیری روزنامه برعهده چه كسی بود؟
خاتمی: افراد مختلفی بودند ولی كسی كه بیشتر و طولانی تر از همه مسوولیت سردبیری را بر عهده داشت آقای كریم ارغنده پور بود.
ایرنا: تحریریه تان چند نفر بودند؟ خودتان هم حضور داشتید؟
خاتمی: در طول یك سالی كه این روزنامه برقرار بود اغلب در جلسات هیات تحریریه شركت می كردم. چون غیر از ساعاتی كه سركار پزشكی بودم بقیه اوقات را در ساختمان حزب می گذراندم. بیشتر جلسات تحریریه را شركت می كردم. از قبل اهل نوشتن مقاله و یادداشت در مطبوعات بودم ولی چندان كار حرفه ای مطبوعاتی نكرده بودم. ازاین رو در طول حضور روزنامه مشاركت در عرصه سیاسی مطالب خیلی از هیات تحریریه یاد گرفتم. بیشتر از 90 درصد اعضای تحریریه را هم اعضای شورای مركزی حزب یا دفتر سیاسی آن تشكیل می دادند. چون اعضای حزب افراد صاحب نظردر حیطه های مختلف بودند ازاین رو می توانستند روزنامه را پر محتوا كنند. ازاین رو از نظر داشتن نیروی انسانی خبیر و كارآمد دستمان خیلی پر بود.
اما در زمینه داشتن خبرنگاران حرفه ای مشكل داشتیم. البته این مساله همه روزنامه های آن موقع و همین طور الان بود و همچنان است. ازاین رو در طول آن سعی كردیم به جذب و تربیت نیروهای ژورنالیست بپردازیم كه در این زمینه قدم های مهمی هم برداشتیم. پس از تعطیلی روزنامه مشاركت هم دیدیم خیلی از افرادی كه در تحریریه ما رشد و نمو كرده بودند در سایر روزنامه ها و رسانه ها نقش های مهمی را بر عهده گرفتند.
ایرنا: شعار مشاركت ایران برای همه ایرانی ها بود. این روزنامه چقدر این شعار را محقق كرد؟
خاتمی: ما گام های اولیه را در تحزب برمی داشتیم. در دیدگاه های سیاسی و اجتماعی تا حد زیادی درون حزب وحدت نظر برقرار بود. بخصوص كه در درون حزب ما دوستانی كه اهل سنت بودند یا از قومیت ها و فرهنگ های مختلف ایرانی بودند كم نبودند و طبعا این رنگین كمان ایرانی كه در حزب بود در روزنامه هم نقش قابل توجهی ایفا می كردند. یادم می آید ما تقاضا از دوستان اقلیت دینی هم برای عضویت داشتیم كه حزب موافق بود ولی قانون مانعی برای بهره گیری از این نیروها بود ولی حتی برای این هموطنان هم تلاش می كردیم جایی در روزنامه باشد.
بنابراین در روزنامه مشاركت چنین وضعی حاكم بود. تلاش كردیم امكان نشر مطلب در روزنامه را برای همه فراهم نماییم. البته در حدی كه برای نظام سیاسی كشور قابل تحمل بود. چون یكی از اتهامات نادرستی كه متوجه ما می كردند بر خلاف كار ما تفرقه افكنی بین اقوام بود در حقیقت می گفتند با این توجه مطالبات قومی را زیاد می كنید. به محضی كه می آمدیم از حقوق اقوام مختلف ایرانی دفاع نماییم آنرا تفرقه افكنی بین اقوام قلمداد می كردند و خلاف وحدت ملی.
از سوی دیكر تلاش می كردیم هم دیدگاه طیف های مختلف فكری و سیاسی را منعكس می كردیم بویژه از محذوفین. كوشش می كردیم این فرهنگ را در جامعه جا بیندازیم كه همه ایرانی ها حق شهروندی برابری دارند و ما در این روزنامه از این حق برابر دفاع می نماییم.
البته یك اصل داشتیم و آن حفظ وحدت ملی واقعی و تمامیت ارضی ایران بود بعنوان چتری كه باید بالای سر همه ایرانی ها باقی بماند. در مجموع می توانم بگویم روزنامه مشاركت در همان مدت كوتاه فعالیت خود در جهت تحقق شعار ایران برای همه ایرانی ها گام های مهمی برداشت.
اما در مسایل اقتصادی دیدگاههای متفاوت و گاه متضادی درون حزب وجود داشت كه در روزنامه هم تجلی پیدا می كرد.
ایرنا: چطور دخل و خرج می كردید؟
خاتمی: به سختی. در كل تامین هزینه های كار حزبی و رسانه ای در ایران خیلی سخت است. آن زمان بین 100 تا 150 میلیون تومان پول جهت راه اندازی روزنامه و تجهیز وسایل و امكانات لازم بود. ما آنرا از دوستانی كه تمكن مالی یا امكاناتی و تجهیزاتی داشتند قرض گرفتیم. بخشی از آنرا هم دوستان بلاعوض دادند.
اما آن زمان چون روزنامه ها تیراژ بالایی داشتند این هزینه اولیه پس از مدتی به راحتی برمی گشت. البته آگهی ها هم توانست بخشی از درآمدهای ما را تامین كند. یادم هست پس از سه چهارماه كه از عمر روزنامه گذشت حدودا توانستیم همه بدهی های خویش را تسویه نماییم ضمن اینكه درآمد مكفی برای پرداخت حقوق ناچیز به كاركنان خود داشتیم در حدی امكان یك زندگی بخور و نمیر را فراهم می كرد. البته من در جریان ریز امور مالی نبودم ولی به هر حال سیستم روزنامه دخل و خرج می كرد. در واقع بخش عمده نیروهای روزنامه چون عضو حزب بودند حقوقی از روزنامه دریافت نمی كردند. ولی به آن تعداد از خبرنگاران و كادر فنی كه رابطه تشكیلاتی با حزب نداشتند حقوق می دادیم.
هرچند وضع اقتصادی آن دوران اصلا قابل مقایسه با الان نبود و این همه تنگنای اقتصادی وجود نداشت. البته یكی از اشكالات روزنامه های نظیر ما این بود كه تا می آمدیم سر و سامان بگیریم با تیغ توقیف روبرو می شدیم و شوخی رایجی بود كه هر وقت روزنامه در آستانه سود دهی و توسعه قرار می گرفت منتظر توقیف باید می بودیم.
ایرنا: تیراژتان چقدر بود؟
خاتمی: تیراژ ما اغلب بین 80 تا 90 هزار نسخه در روز بود. در اتفاقات خاصی هم كه می افتاد این عدد به 300 تا 400 هزار نسخه در روز می رسید.
ایرنا: مثلا چه وقایعی؟
خاتمی: ترور حجاریان. قتل های زنجیره ای. كوی دانشگاه. در حوادث این چنینی روزنامه به چاپ دوم و سوم رسید و تیراژ آن چند برابر می شد.
ایرنا: وضع آگهی های روزنامه چطور بود؟
خاتمی: طبیعی است كه حجم و درآمد آگهی روزنامه به اندازه روزنامه های جا افتاده ای مثل همشهری نبود و با آنها تفاوت بسیاری داشت. حتی با روزنامه هایی مانند بامداد امروز هم برابری نمی كرد.
یكی از دلایلش هم پرهیز صاحبان آگهی از سفارش آگهی به یك تشكل سیاسی بود. دلیل دیگرش هم این بود كه طبعا صاحبان آگهی تلاش داشتند آگهی شان بیشتر دیده شود ازاین رو به روزنامه های پرتیراژتر آگهی می دادند.
البته همیشه در آگهی گرفتن از صاحبان صنایع و مشاغل یك مساله تعیین كننده است و آن داشتن لابی قوی و ارتباط دوستانه با آنان است. ما خیلی این هنر را نداشتیم و البته تلاش می كردیم از این روابط استفاده نماییم و از آنها آگهی بگیریم. اما به هر ترتیب به دلایلی كه برشمردم درصد آگهی ما نسبت به روزنامه های پرتیراژتر خیلی كم بود.
ایرنا: روزنامه چرا توقیف شد؟
خاتمی: دلایل توقیف مشاركت مثل دلیل توقیف همه روزنامه هایی بود كه یكمرتبه فله ای تعطیل شدند.
قبل از ما چندین روزنامه تعطیل شده بودند و ما این خطر را همیشه بیخ گوش خود حس می كردیم كه امكان دارد ما را هم بزنند. اما تصور اینكه یك روز فله ای این همه روزنامه را ببندند نمی كردیم.
یك روز در تحریریه با همكاران نشسته بودیم و داشتیم مطالب روز بعد را می چیدیم كه نامه ای آوردند كه روزنامه توقیف شده است. با كمی كنكاش متوجه شدیم این نامه فقط دست ما نرسیده و تعداد زیادی روزنامه و نشریه فله ای تعطیل شده است.
وقتی مجلس ششم تشكیل شد خواستیم قانون مطبوعات را اصلاح نماییم كه با آن مسائل خاص مصادف شد. در آن مجلس كوشش هایی برای رفع توقیف این روزنامه ها كردیم ولی به جایی نرسید.
بعد از سالها هم دادگاه روزنامه مشاركت برقرار شد. اتهامات وارده هم همین هایی بود كه برای همه است: تبلیغ ضد نظام و تشویش اذهان عمومی و....
البته شاكی عمومی هم داشتیم و به صورت مثال نیروی انتظامی هم از ما شكایت كرده بود. چند شاكی خصوصی هم داشتیم. برای نمونه خبری را درست یا نادرست درباره فردی در گیلان زده بودیم و از از ما شكایت كرده بود.
اما بخش عمده شاكیان خصوصی ما هیات معروف به دخمه بود.
ایرنا: جریان«هیات دخمه» چه بود؟
خاتمی: آن زمان بحثی بود كه كسانی كه آقای حجاریان را ترور كرده بودند از یك هیاتی در شهرری به نام دخمه آمده بودند.
ما اطلاعات و اخباری درباره آنها منتشركرده بودیم و تصاویری را هم از آنها انداخته بودیم و نوشته بودیم كه این ها جایگاه و پایگاهشان آنجاست.
ایرنا: نتیجه این شكایت ها چه شد؟
خاتمی: نتیجه امر مشخص بود. از خیلی از اتهامات تبرئه شدیم، ولی برخی از اتهامات را هم وارد دانستند. در نهایت حكم به انحلال روزنامه دادند.
ایرنا: مجله چشم انداز ایران نوشته است روزنامه مشاركت سرمقاله ای نوشت به نام 'راست وحشی' و فردای آن روز توقیف شد؟
خاتمی: فكر نمی كنم خیلی ربطی به آن داشته باشد. ما وقتی می رفتیم دادگاه به قطر چند ده سانتیمتر پوشه جلوی ما می گذاشتند. زیر خیلی از مطالب ما را خط كشیده بودند، طوری كه صفحات داخل پوشه كاملا خط خطی بود. توقیف ما با بقیه روزنامه ها همزمان بود و در یك شب همگی توقیف شدند. ازاین رو گمان نمی كنم به خاطر یك مقاله خاص باشد. ما اگر هیچ مقاله ای هم نمی نوشتیم باز هم روزنامه مشاركت توقیف می شد.
گفت و گو از: ناصرغضنفری
پژوهشم3081**
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب